سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خفن

صفحه خانگی پارسی یار درباره

یک برند قدرتمند

انتخاب نام تجاری کالا یا خدمتی که در یک صنعت ارائه می‌‌شود می‌‌تواند سودآورترین بخش از یک استراتژی بازاریابی باشد. در ساده‌ترین تعریف، نام تجاری را می‌‌توان سمبل و نمادی از کالای شما دانست که قادر است از طریق آرم، ترکیب رنگ‌ها، صدا، مظاهر و حتی شیوه‌های نوشتاری، پیام مورد نظر را به مخاطب منتقل ساخته و در اولین نگاه کالای شما را به ذهن وی آورد.


هدف از این مقاله ارائه لیستی از اسامی‌ ‌سازمان‌های موفق در زمینه ایجاد نام‌های تجاری قدرتمند نمی‌‌باشد، اما به نظر می‌‌رسد که مثال کوچکی در این جا می‌‌تواند بازاریابان جوان و تازه کار را با اهمیت این مباحث بیشتر آشنا سازد. اگر در این لحظه شما کلمه کولا را بشنوید، چه چیزی به ذهنتان متبادر می‌‌شود ؟ آیا سریعا تصویری از قوطی قرمز رنگی که آرمی ‌‌با خطوط شکسته لاتین روی آن می‌‌باشد، در ذهن شما نقش نمی‌‌بندد؟ سمبلی که در تمامی‌ بطری‌ها و قوطی‌های مربوط به یک نوشیدنی گازدار به‌خصوص به چشم می‌‌خورد.
نام تجاری این محصول در ذهن شما از قبل وجود داشته است.
در دنیای کنونی، انواع مختلفی از نوشیدنی کولا وجود دارد، اما آن چه که ظاهر نمادین این نوشیدنی خاص را به ذهن شما می‌‌آورد، همان چیزی است که ما آن را نام تجاری قدرتمند می‌‌نامیم. در واقع شما یک نام تجاری ماندگار را فقط زمانی که با آن مواجه می‌‌شوید به یاد نمی‌‌آورید، بلکه هرگاه نیازی در خود حس می‌‌کنید، کیفیت آن نام تجاری را به یاد می‌‌آورید و همان را می‌‌خواهید.
البته مساله‌ای که نباید نادیده گرفته شود این است که تنها کالایی می‌‌تواند نام تجاری قدرتمندی را به خود اختصاص دهد که کیفیت بالایی داشته باشد. صرف هزینه برای تقویت نام تجاری کالایی که از کیفیت پایینی برخوردار است، تنها به هدر دادن منابع می‌‌باشد. از طرف دیگر در دنیای پررقابت کنونی که تمام بنگاه‌های کوچک و بزرگ، خواهان تمایز چشمگیر خود و محصولات خود می‌‌باشند، یک نام تجاری نیرومند، اسلحه قدرتمندی برای شکست رقبا محسوب می‌‌شود، اما مساله‌ای که وجود دارد این است که در طول زمان بنگاه‌هایی که دارای منابع محدود و ‌اندک مالی بوده‌اند همیشه تحت‌الشعاع سازمان‌های بزرگ و ثروتمند قرار گرفته‌اند. سازمان‌هایی که منابع و تجهیزات مالی فراوان آنها، امکان به‌کارگیری بیشترین و پرسروصداترین تبلیغات و شیوه‌های جلب مشتری را به آنها داده است. اما این پایان کار بنگاه‌هایی با بودجه ‌اندک و محدود نمی‌‌باشد. یکی از رسانه‌هایی که در ابتدا امید بسیاری به این گونه شرکت‌ها می‌‌بخشید، اینترنت بود. اینترنت در ابتدا ارزان و برای رقبا ناشناخته بود، اما به تدریج با ورود رقبای قوی، با بودجه‌های کلان که قیمت‌های بالاتری برای به کارگیری فضاهای اینترنتی پیشنهاد می‌‌کردند، مجددا عرصه بر حضور شرکت‌ها و بنگاه‌های ضعیف‌تر از لحاظ مالی تنگ شد، اما حضور افراد خلاق در حوزه تبلیغات باز هم راه‌های جدیدی را پیش رو گذاشت به نحوی که بدون صرف هزینه‌های کلان بتوان به نتایج درخشانی دست یافت.
یکی از موثرترین شیوه‌های به کار گرفته شده استفاده از مشتریان در روند ساختن یک نام تجاری قدرتمند است در این حالت، مشتریان صرفا دریافت‌کنندگان ساده کالای شما نمی‌‌باشند، بلکه مشاوران اصلی شما در جهت بهبود بخشیدن به وضعیت نام تجاری شما و اجزا آن می‌‌باشند و از این روست که امروزه سازمان‌ها در هر ابعاد و‌اندازه‌ای که باشند، به استفاده از وب‌سایت‌های خلق نام تجاری به صورت آنلاین روی آورده‌اند. این سایت‌ها به آنها این امکان را می‌‌دهد که با پرداخت مبلغ ‌اندکی پول به عنوان پاداش در قبال یافتن خطا‌های موجود در وب‌سایت مربوط به شرکت، مشتریان بالقوه را در ساخت یک نام تجاری قدرتمند شریک تلاش‌های خود سازند. زمانی که مشتریان می‌‌بینند که چگونه بنگاه مذکور در تلاش برای رفع خطاها و اشتباهات خود حتی در فضای مجازی اینترنت می‌‌باشد، ذهنیت مثبت و اعتماد بالایی نسبت به شرکت مربوطه در وی به وجود می‌‌آید. علاوه بر این ، زمانی که مشتریان احساس می‌‌کنند که در افزایش کیفیت وب سایت موثر بوده‌اند، احساس نزدیکی بیشتری با بنگاه مورد نظر می‌‌نمایند و از همه مهم‌تر اینکه بازدیدکننده از یک وب‌سایت برای پیدا کردن خطا‌های موجود، ناگزیر به دقیق شدن و مطالعه بیشتر وب‌سایت است، در نتیجه کاملا تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و شرکت و محصول آن در ذهن وی نقش خواهد بست مورد اشاره شده تنها یکی از هزاران روش‌های خلاقانه‌ای است که فعالان حوزه تبلیغات برای خلق یک نام تجاری ماندگار و قدرتمند به کار بسته‌اند.


تفاوت انسان بزرگ

                         انسانهای بزرگ / متوسط / کوچک                           

                    

                  

انسان های بزرگ در باره عقاید سخن می گویند

انسان های متوسط در باره وقایع سخن می گویند

انسان های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند

 

 

 


انسان های بزرگ درد دیگران را دارند

انسان های متوسط درد خودشان را دارند

انسان های کوچک بی دردند

 


انسان های بزرگ عظمت دیگران را می بینند

انسان های متوسط به دنبال عظمت خود هستند

انسان های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند

 

 

 

انسان های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند

انسان های متوسط به دنبال کسب دانش هستند

انسان های کوچک به دنبال کسب سواد هستند

 

 

 



 

انسان های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند

انسان های متوسط پرسش هائی می پرسند که پاسخ دارد

انسان های کوچک می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند



انسان های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند

انسان های متوسط به دنبال حل مسئله هستند

انسان های کوچک مسئله ندارند

 



 

انسان های بزرگ سکوت را برای سخن گفتن برمی گزینند

انسان های متوسط گاه سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می دهند

انسان های کوچک با سخن گفتن بسیار، فرصت سکوت را از خود می گیرند

ممنون از توجه شما !


عشق

عاشق تر از این بودم اگر لحظه ی پرواز
در دست نجیب تو کلید قفسم بود
عاشق تر از این بودم اگر عطر نفسهات
در لحظه ی بی همنفسی ‚ همنفسم بود
عاشق تر از این بودم اگر فاصله ها را
این آینه ی شب زده تکرار نمی کرد
عاشق تر از این بودم اگر هق هق ما را
این سایه ی سرمازده انکار نمی کرد
عاشق تر از این بودم اگر در شب وحشت
مثل تپش زنجره نایاب نبودی
عاشق تر از این بودم اگر وقت عبورم
آنسوی سکوت پنجره خواب نبودی
عاشق تر از این بودی اگر ثانیه ها را
اندوه فراموشی من تار نمی کرد
عاشق تر از این بودی اگر این دل ساده
اسرار مرا پیش تو اقرار نمی کرد


 


ما خدا را گم می کنیم

    نظر

ما خدا را گم می کنیم در حالی که او در کنار ماست و در کنار نفس های ما جریان دارد...

اغلب در شادی های ما شریک نیست!

تا به حال چند بار از خوشی هایت آرام و بی بهانه به او گفته ای؟!...

تا به حال چند بار به او گفتی که خوشبختی؟؟؟

که چقدر همه چیز خوب است؟! که چه خوب که او هست!...

همراه همیشگی سختی ها و خستگی ماست.

زمانی که خسته و درمانده به طرفش می رویم خیال می کنیم

تنها زمانی که به خواسته های خود برسیم او ما را دیده و حس کرده اما...

گاهی بی پاسخ گذاشتن برخی از خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه اوست...


پله ای بسوی عشق

    نظر

کسی چون تو مرا غریب و تنها نگذاشت
 این گونه در التهاب فردا نگذاشت
سوگند نمی خورم ولی باور کن...
 کسی چون تو به خلوت دلم پا نگذاشت

 

دلم تنگ است این شبها یقین دارم که می دانی
صدای غربت من را از احساسم تو می خوانی
شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین
ببار ای ابر پاییزی که دردم را تو می دانی
میان دوزخ عشقت پریشان و گرفتارم
چرا ای مرکب عشقم چنین اهسته می رانی؟


خالق آسمانها

    نظر
...

ترجیح دادم فعلا تا یه مدتی پستهای قبلیم ثبت موقت بشن.

ساعت حدودا ? صبحه شربت پرتقال ترشی رو دارم میخورم و نگاهمو به مونیتور کامپیوتر قدیمیم میدوزم و به این روزها فکر میکنم..

روزهای عجیبی هستن این روزها  !!!روزهایی که خیلی وقتاش با بی حوصلگی میگذره!گاهی دلم میخواد جیغ بزنم بعدشم گریه کنم و بعدشم بخوابم!به همین راحتی!کسی هم نیاد بگه چته!چه مرگته...

امروز کارهای کوچیک و ریز زیادی دارم اول از همه ارایشگاه رفتن و رنگ ردن مو و بعدشم بستن چمدون!دیشب مادرش زنگ زد!با وجودیکه همین دو روز پیش رفتن اما هنوزم این نیشها ادامه داره! حالم از همه چیز بهم میخوره!

دلم میخواد جواب تلفنهاشو ندم!ازش بدم میاد...

خستم دلم آرامش میخواد!دیشب عمم هم زنگ زد میگه امروز منتظر تماستم آخه یکی نیست بگه بابا من هزار تا کار دارم!

دلم آرامش میخوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد!!!!

راستی تو چرا تموم نمیکنی؟کاش میشد تموم کنی این داستانها رو!زندگی کن.زندگی عزیزه من!!!!

کمرم درد میکنه انگار پیچ مهرغهاش همه شل شدن و درد عظیمی توشون احساس میکنم...


از جنس شیشه

    نظر

ببین چشامو که صدات می کنن هر دم...................................................فروغم!

اگه نباشی ازشون می ریزه شبنم........................................................فروغم!

از این جدایی شدن خسته دیگه کم کم...................................................فروغم!

همش بهونه می گیرن پُر بشن از نم....................................................فروغم!

فدای اون سرخی لبهای تو من شم......................................................فروغم!

بخند که خندت منو دک می کنه از غم..................................................فروغم!

بیا و دستاتو بذار تو دست سردم........................................................فروغم!

بیا و لبهاتو بذار رو لب سردم............................................................فروغم!

رَحمِت بیاد به عشق من! ببین چه سردم!.............................................فروغم!

از وقتی عاشقت شدم نیستی و سردم..................................................فروغم!

فدای اون سرخی لبهای تو من شم.....................................................فروغم!

بخند که خندت منو دک می کنه از غم..................................................فروغم!

تشنه ی بوسه هات تو این کویر خشکم................................................فروغم!

قصه ی غصه هات طرب نذاشته واسم.................................................فروغم!

موجای دریا شدم و ساحلی واسم........................................................فروغم!

سر به بیابون می ذارم نیای کنارم .......................................................فروغم!

فدای اون سرخی لبهای تو من شم.......................................................فروغم!

بخند که خندت منو دک می کنه از غم....................................................فروغم!

حق دارم از فراق تو من کم بیارم.........................................................فروغم!

وقتی سر آروم روی شونه هات می ذارم...............................................فروغم!

همه خنده های تو رو به یاد میارم........................................................فروغم!

بیا و تنهام نذار و بمون کنارم............................................................فروغم!

فدای اون سرخی لبهای تو من شم.....................................................فروغم!

بخند که خندت منو دک می کنه از غم..................................................فروغم!