لطیفه دست اول
آقاهه سوار هواپیما بوده، میهماندار میگه: لطفا کمربندها رو ببندید. آقاهه میگه: مال من کش داره، باز هم ببندم؟
شخصی که تازه ماشین خریده بود به تعمیرگاهی رفت و به مکانیک گفت: «آقا، لطفاً ببینید این ماشین چه اشکالی دارد که مدام به درو دیوار می خورد»
پسر: اگه صد میلیون از بانک برنده بشی چیکار میکنی؟ پدر: پاریس، ویسکی، جنیفرلوپز! پسر: اگه نشی چی؟ پدر: خونه، عرق سگی، ننت!
غضن?ر میمیره و میره اون دنیا، ازش میپرسند: چی شد که مردی؟ میگه: داشتم شیر میخوردم! میگن: آهان، پس شیرش فاسد بود؟ میگه: نه، یه دفعه گاوه نشست روی زمین.
به آقای خوش غیرت گفتن زنت باز امروز با بنز امیر آقا رفت بیرون.
آقای خوش غیرت میگه: موندم که امیر آقا چند تا کارت سوِخت داره؟!
به بنده خدا بی غیرت گفتن خانومتو دیدیم توو ماکسیمای یه مرد غریبه که صدو شصت - هفتاد تا میرفتن ...بنده خدا بی غیرت: این که چیزی نیست که ماکسیما بیشتر از اینا هم میره!!
اولی: امان از دست این زنها! زنم تمام دارائی ام را برداشت و رفت.
دومی: خوش به حالت! زن من تمام دارائی ام رو برداشت و نرفت!
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه،
گفتم: می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم.
زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه.
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه!
قانون دوم نیوتن: عشق در پسر ها هرگز از بین نمی رود، بلکه از دختری به دختر دیگر انتقال می یابد!
سه نفر می میرن، از یکی می پرسن به نظرت اینا می رن بهشت یا جهنم؟ می گه: اولی باید بره به بهشت، دومی باید بره به جهنم، سومی رو هم باید بفرستن توی طویله. می پرسند چرا؟می گه: اولی متأهل بوده، دنیا براش جهنم بوده، دومی مجرد بوده، دنیا براش بهشت بوده، سومی متأهل بوده، زنش مُرده... مرتیکه رفته دوباره زن گرفته!
از پیرزنه می پرسن شوهرت بدیم یا بفرستیمت مکه؟ میگه ننه، مکه که فرار نمی کنه!
بچه ها توی کلاس داشتند سر و صدا می کردند که ناظم میاد تو با عصبانیت میگه: اینجا طویله است؟ یکی از بچه ها می گه: نه آقا اشتباهی آمدید!
از غضنفر می پرسن دانشگاه می ری؟ میگه: اگه بار بخوره همه جا می ریم... دانشگاه، انقلاب، میدون آزادی...
از غضنفر می پرسن نخست وزیر به انگلیسی چی می شه؟ می گه
First And Under
غضنفر توی جنگ بیسیم چی بوده. بیسیم می زنه می گه من 5000 نفر رو اسیر کردم. بیابد ببریدشون. بهش می گن خوب خودت بیارشون. می گه: آخه اینا نمی ذارن من بیام!
غضنفر با دوستش با لگد می زدن تو شکم همدیگه. یکی از اونجا رد می شده می گه شما دو تا دردتون نمی گیره ؟ غضنفر می گه نه پوتین پامونه!
از غضنفر می پرسن دوست داری چه جوری بمیری؟ می گه مثل پدربزرگم در خواب و آرامش. نه مثل مسافرهای اتوبوسش در ترس و وحشت!
غضنفر با دوستش شطرنج بازی می کنه، شاه دق می کنه!
از غضنفر می پرسن تو چرا ریش نداری؟ می گه من به مامانم رفتم!
جاسم (بنده خدا خسیس) تو خواب می بینه به یه فقیر 1000 تومان داده. بلند می شه می گه: عجب کابوسی بود!
مردی تعریف می کرد که با دو دوستش به جنگل های آمازون رفته بود و در آنجا گرفتار قبیله زنان وحشی شدند و آنها دو دوستش را کشتند. وقتی از او پرسیدند چرا تو زنده ماندی، گفت: زن های وحشی آمازون از هر یک از ما خواستند چیزی را از آنها بخواهیم که نتوانند انجام بدهند. خواسته های دو دوستم را انجام دادند و آنها را کشتند. وقتی نوبت به من رسید به آنها گفتم: لطفا زشت ترین شما مرا بکشد!
یک روز سه زن که سر یک چیز پیش پا افتاده دعوایشان شده بود در کلانتری با صدای بلند داد و بیداد راه انداخته بودند. طوری که کم مانده بود شیشه ها ترک بردارند. ظاهرا قصد ساکت شدن هم نداشتند. اما وقتی مامور پلیس به آنها گفت که اول کسی که بزرگ تر از دو نفر دیگر است، حرفش را بزند، همه آنها ساکت شدند!
یه غضنفر قبر کن بوده بعد یه روز داشته یه مرده هرو خاک می کرده که یهو مرده زنده میشه و همه فرار می کنن.بعد غضنفر با بیل می زنه تو سر طرف و یارو می میره! غضنفرداد می زنه: نترسید من کشتمش !
غضنفر همیشه لباس مشکی می پوشیده . دوستاش میگن چرا همیشه مشکی می پوشی ؟ غضنفر میگه : آخه من ختم روزگارم !
غضنفر اسم نویسی میکنه واسه موبایل … میگه : خدا کنه کنه نوکیا در بیاد !
به غضنفر میگن اگه دنیا رو بهت بدن چه کار میکنی میگه من فعلا می خوام ادامه تحصیل بدم !
به غضنفر میگن: شما چه جوری شخصیت خودتون را نشان میدهید؟ غضنفر میگه: با ارائه ی بلیط !
می خواستن که غضنفر رو شکنجه بدن ....میندازنش تو یه اتاق گرد بهش میگن برو گوشه اتاق بشین !
به غضن?ر میگن شما غضنفری ؟ میگه نه به خدا بیا بگرد !